داستان  : جارى شدن آب به وسیله قرآن

 
نوشتهاند: زمانى چند نفر از سادات نجفآباد اصفهان به خدمت آیةالله بید آبادى(ره) آمده، گفتند: چشمه آبى که از دامنه کوه جارى مىشد و مورد بهره بردارى اهالى بود چندى است خشکیده و ما در زحمت هستیم.دعایى کنید تا گشایشى حاصل شود.آن بزرگوار آیه شریفه:«لَوْ اَنْزَلْنا هَذا الْقُرْآنَ عَلى جَبَل لَرَأَیْتَهُ خاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَةِاللهِ...»«اگر این قرآن را بر کوه نازل مىکردیم مىدیدى که کوه از ترس خداوند فروتن و در هم شکسته مىشد.»را بر کاغذى نوشت و به آنها داد، فرمود: اول شب آن را بر قله آن کوه گذارده، بر گردید.آنها چنین کردند و چون به خانه خود رسیدند صداى مهیبى از کوه بلند شد که همه اهالى شنیدند و چون صبح بیرون آمدند چشمه آب را جارى دیدند و شکر خداى بجا آوردند.

يکشنبه سیم 4 1387

داستان  : قرآن روزى دهنده


نقل مىکنند مردى همواره ملازم در خانه عمر بن خطاب بود تا به او کمکى شود.عمر از او خسته شده، به او گفت: اى مرد، به در خانه خدا هجرت کردهاى یا به درخانه عمر؟ برو و قرآن بخوان و از تعلیمات قرآن بیاموز که تو را از آمدن به در خانه عمر بىنیاز مىسازد.او رفت و ماهها گذشت، دیگر نیامد و عمر او را ندید تا اینکه اطلاع یافت که او از مردم دور شده و در جاى خلوتى به عبادت اشتغال دارد.(و در ضمن استمداد از درگاه خدا توفیق تلاش براى کسب روزى حلال یافته و معاش خود را تأمین نموده است.)عمر به سراغ او رفت و به وى گفت: مشتاق دیدار تو شدم و آمدم از تو احوال بپرسم.بگو بدانم چه باعث شد که از ما دور گشتى و بریدى؟او در پاسخ گفت: قرآن خواندم.قرآن مرا از عمر و آل عمر بىنیاز ساخت.عمر گفت: کدام آیه را خواندى که چنین تصمیم گرفتى؟او گفت: قرآن مىخواندم به این آیه رسیدم:«وَ فى السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ.»«روزى شما در آسمان است و همچنین آنچه به شما وعده داده مىشود.»با خود گفتم رزق و روزى من در آسمان است ولى من آن را در زمین مىجویم! براستى بد مردى هستم.

يکشنبه سیم 4 1387
داستان  : اگر بد کنى به خود کنى
در عهد رسالت سیدالمرسلین(صلى الله علیه وآله) چون این آیه فرود آمد که:«اِنْ اَحْسَنْتُمْ اَحْسَنْتُم لاَِنْفُسِکُمْ وَ اِنْ اَسَأْتُم فَلَها.»«اگر کار نیک به جاى آورید براى خود انجام دادهاید و اگر کار بد انجام بدهید به خود باز مىگردد.»یکى از یاران رسول خدا نظر به جمال این معنى انداخت و شب و روز این آیه را مىخواند.یکى از جهودان را بروى حسد آمد و آتش حسد در نهاد او افروخته گشت و گفت: باش تا من این کار را بر خلق ظاهر کنم.پس قدرى حَلوا بساخت و زهر در آن تعبیه کرد و بدان مرد داد تا آن را بخورد.مرد آن را بستد و به صحرا برون آمد.دو جوان را دید که از سفر مىآمدند و اثر سفر در ایشان ظاهر گشته، آن صحابى ایشان را گفت: نان و حلوا رغبت دارید؟ گفتند: بلى.مرد نان و حلوا پیش ایشان بنهاد.در حال بخوردند و بیفتادند و بمردند.آن خبر به مدینه افتاد، او را بگرفتند و پیش سیدالمرسلین(صلى الله علیه وآله)آوردند.رسولخدا(صلى الله علیه وآله) از وى پرسید: آن نان و حلوا را از کجا آوردى؟ گفت: فلان زن جهود داده است.آن زن را بطلبیدند، چون بیامد، آن دو جوان را بدید و هر دو پسران او بودند که به سفر رفته بودند.زن جهود در دست و پاى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) افتاد و گفت: صدق این مقامت مرا معلوم شد که من اگر چه بد کردم با خود کردم، و آن به من بازگشت و تحقیق معنى این آیه بدانستم.
يکشنبه سیم 4 1387

داستان : سران قریش و قرآن


ابن اسحاق از زهرى روایت کرده که مىگوید: براى من روایت کردند که شبى ابوسفیان و ابوجهل و اخنس بن شریق بدون اطلاع همدیگر از خانه خارج شدند و در اطراف خانه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هر کدام در گوشهاى پنهان شدند تا به قرائت قرآن آن حضرت(صلى الله علیه وآله) در نماز شب گوش فرا دهند.هیچ کدام از جاى دیگرى خبر نداشت.چون صبح شد و فجر طلوع کرد متفرق شدند و به طور تصادف در راه بههم بر خوردند و چون از مکان و منظور یکدیگر مطلع شدند همدیگر را ملامت کرده، گفتند: از این پس به چنین کارى دست نزنید، زیرا اگر جهّال از کار شما اطلاع پیدا کنند ممکن است خیالى درباره شما بکنند.آنها روز را به دنبال کار خود رفتند ولى در شب دیگر دوباره هر کدام به جاى دیشب آمده، و تا صبح در آنجا نشستند و به قرآن پیامبر(صلى الله علیه وآله)گوش فرا دادند و چون صبح شد متفرق شدند و دوباره در راه به هم برخوردند و همان سخنان دیروز را تکرار کردند.در شب سوم باز همچنان هر یک در اطراف خانه رسولخدا(صلى الله علیه وآله) آمده، در جایى پنهان شدند و همان قضیه پیش آمد.اخنس در آن روز به درخانه ابوسفیان آمد و به او گفت: رأى تو درباره آنچه از محمد شنیدى چیست؟ابوسفیان گفت: به خدا برخى از آنچه شنیدم مقصود آن را دانستم و معناى برخى را ندانستم.اخنس گفت: به خدا سوگند من هم مانند تو بودم.پس به در خانه ابوجهل رفت و به او گفت: نظر تو درباره آنچه از محمد شنیدى چیست؟ ابوجهل با ناراحتى گفت: چه شنیدم! ما و فرزندان عبدمناف درباره رسیدن به شرف و بزرگى مانند دو اسبى که در میدان مسابقه مىروند منازعه داشتیم.ما مىخواستیم از آنها سبقت جوییم و آنان قصد سبقت بر ما را داشتند.آنان اطعام کردند ما نیز اطعام کردیم، آنان بخشش کرده، اموال به در خانه این و آن بردند ما هم چنین کردیم.و چون ما هر دو در موازات همدیگر قرار گرفتیم آنان گفتند: در میان ما پیغمبرى است که از آسمان بدو وحى مىشود، و ما چگونه مىتوانیم به چنین فضیلتى برسیم! به خدا ما هرگز بدو ایمان نخواهیم آورد و او را تصدیق نمىکنیم.

يکشنبه سیم 4 1387

داستان  : من نیز مسلمان شدم


طفیل بن عمرو که شاعر شیرینِ زبان خردمندى بود و در میان قبیله خود، نفوذ کلمه داشت، زمانى وارد مکه گردید.اسلام آوردن مردى مانند طفیل، براى قریش بسیار گران بود، از همین رو سران قریش و بازیگران صحنه سیاست، گرد او را گرفتند و گفتند: این مردى که کنار کعبه نماز مىگزارد، با آوردن آیین جدید، اتحاد ما را بر هم زده و با سحر بیان خود سنگ تفرقه میان ما افکنده است! مىترسیم میان قبیله شما نیز دو دستگى بیفکند.چه بهتر که با وى سخن نگویى!طفیل مىگوید: سخنان آنها چنان مرا بیمناک کرد که از ترس تأثیر سحر بیان او تصمیم گرفتم با او سخن نگویم و سخن او را هم نشنوم.و براى جلوگیرى از نفوذ سحر او هنگام طواف، پنبه در گوشهاى خود کردم تا مبادا زمزمه قرآن و نماز او به گوش من برسد.بامدادان در حالى که پنبه داخل گوشهاى خود نموده بودم وارد مسجد شدم و هیچ مایل نبودم سخنى از او بشنوم.نمىدانم چطور شد که یکباره کلام بسیار شیرین و زیبایى به گوشم رسید و بیش از حد، احساس لذت نمودم.با خود گفتم مادر در سوگت نشیند! تو که یک مردى سخنپرداز و خردمندى، چه مانع دارد سخن این مرد را بشنوى تا هر گاه نیک باشد بپذیرى و اگر زشت باشد آن را رد کنى! پس براى اینکه آشکارا با آن حضرت تماس نگیرم مقدارى صبر کردم تا پیامبر راه خانه خود را پیش گرفت و وارد خانه شد.من نیز اجازه خواسته، وارد شدم و ماجراى خود را از آغاز تا پایان بازگو کردم و گفتم قریش درباره شما چنین مىگویند و من در آغاز تصمیم نداشتم با شما ملاقات کنم ولى تلاوت قرآن شما مرا به سویتان جلب کرد.اکنون مىخواهم حقیقت آیین خود را براى من تشریح کنى و اندکى قرآن براى من بخوانى! رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آیین خود را بر او عرضه داشت و مقدارى قرآن خواند.طفیل مىگوید: به خدا سوگند کلامى زیباتر از آن نشنیده و آیین معتدلتر از آن ندیده بودم.به حضرتش عرض کردم: من در میان قبیله خود فردى سرشناس و با نفوذى هستم و براى نشر آیین شما فعالیت مىکنم.ابن هشام گوید: طفیل تا روز حادثه خیبر میان قبیله خود بود به نشر آیین اسلام اشتغال داشت و در همان حادثه با هفتاد، هشتاد خانواده مسلمان به پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیوست و در اسلام خود همچنان پایدار بود تا اینکه پس از درگذشت پیامبر به عصر خلفا در جنگ یمامه شربت شهادت نوشید.

يکشنبه سیم 4 1387
آموزش SQL Server (قسمت اول) مفاهیم ابتدائی مقدمه
 
کاربرد روز افزون بانک اطلاعاتی SQL مرا بر آن داشت تا مطالبی هر چند کوتاه جهت خوانندگان محترم سایت تهیه نماییم. قبلا از هر چیز لازم به ذکر است که مطالب ذیل در حد آشنایی بوده و دوستا برای دستیابی به تکنیکهای بیشتر می بایست از کتابهای مرجع و Book online خود SQL Server استفاده نمایند. در مطالب زیر که سلسله وار مباحث SQL Server را مرور خواهیم کرد , سعی شده تا ابتدا مطالب مقدماتی جهت آشنایی آورده شود و سپس اگر عمری باقی بود به مطالب پیشرفته آن بپردازیم. همچنین برای یادآوری خدمت دوستان ابتدا مرور سریعی بر چند دستور SQL که کاربرد بیشتری دارند خواهیم پرداخت و سپس به SQL Server و مطالب آن خواهیم پرداخت . مطالب زیر اکثرا از کتاب Microsoft SQL Server 7.0 Database Implementation Training انتخاب گردیده است . این کتاب به همراه CD آموزش آن به عنوان یک مرجع برای امتحانات مایکروسافت استفاده می شود. جداول بکار رفته نیز همگی در SQL Server 7.0 در Database Northwind موجود هستند. دستور Select این دستور که دستوری مستقل نیست و حتما باید با اجزایی بکار رود جهت ساخت پرس و جو بر روی بانک اطلاعاتی بکار می رود و رکوردهایی که با شرایط این دستور همخوان باشد به عنوان نتیجه پرس و جو برمی گرداند . چهار کلمه کلیدی وجود دارند که بخشهای ارزشمند این دستور را تشکیل می دهند : 1- select 2- from 3- where 4- order by شکل کلی دستور : Select [*|distinct column1, column2,…] From table[,table2,…] Where شرط Order by نام فیلد یا شماره فیلد مثال : Select * from customers این دستور تمام رکوردهای جدول customers را برمی گرداند. که نتیجه 91 سطر از اطلاعات این جدول خواهد بود حال اگر شرط Country ='uk' اضافه کنیم ، فقط اطلاعات مشتریان انگلیس جواب خواهند بود که به 7 سطر تقلیل می یابد. select * from customers where Country ='uk' حال select City,Country from customers order by city فقط ستونهای نام شهر (city) و نام کشور (Country) را بر گردانده و بر اساس نام شهر مرتب میکند. دستور بالا با دستور پایین هردو یک جواب را میدهند : select City,Country from customers order by 1 که 91 سطر بازگردانده خواهد شد . در نتیجه پرس و جو تعدادی سطر تکراری وجود دارد مانند شهر London که اگر از کلمه Distinct در Select استفاده کنیم این سطرهای تکراری حذف خواهد شد . select distinct City,Country from customers order by 1 و جواب 69 سطر خواهد بود. استفاده از توابع در Select 1- Count : تعداد سطرهای بازگردانده شده توسط select را میشمارد. Select Count(*) from Customers where Country ='uk' در اصل تعداد مشتریانی را میشمارد که در کشور انگلیس هستند. که عدد 7 جواب است. 2- Sum : مجموع یک فیلد عددی را برمی گرداند. Select sum(Quantity) from [Order Details] where productid = 11 مجموع فیلد Quantity را برای فیلدهایی که شماره محصول آنها ( Productid) برابر 11 است را محاسبه میکند نکته 1 : در دستور select می توان از اسم مستعار استفاده کرد ، یعنی نام جدیدی را برای یک ستون در نظر گرفت به عنوان مثال select قبل را به شکل زیر بکار برد : Select sum(Quantity) as Sum_QTY from [Order Details] where productid = 11 که Sum_QTY یک اسم مستعار برای مجموع است. استفاده از کلمه کلیدیas اختیاری است. نکته 2 : در دستور select هرگاه اسم فیلدی اسم خاص باشد و یا فاصله بین اسم باشد مثل Order Details که فاصله بین اسم جدول است حتماُ از علامت براکت [] میبایست استفاده کرد. نکته 3 : استفاده از group by : هنگامی که از توابع count و Sum به همراه یک فیلد دیگر در دستور select استفاده می شود از group by استفاده می کنیم . به عنوان مثال دستور زیر جمع مقادیر فیلد Quantity را برای هر شماره محصول محاسبه میکند . Select productid, sum(Quantity) as sum_qty from [Order Details] group by productid که نتیجه مانند زیر خواهد بود : productid sum_qty ----------- ----------- 61 603 3 328 32 297 6 301 41 981 64 740 9 95 12 344 در صورتیکه دستور ordr by 1 بعد از group by استفاده کنیم نتیجه بر اساس کد محصول مرتب خواهد شد. نکته 4 : دستور where می تواند خود شامل یک دستور select باشد : select * from Products where ProductID in ( select distinct ProductID from [order details] where Quantity >70) order by ProductID تنها نکته ای که می بایست توجه کرد این است که نام فیلدی که در شرط آورده می شود حتما در دستور select آورده شود, به عبارت دیگر select درون شرط تنها یک ستون را می بایست برگرداند . تمرین : با فرض اینکه دو جدول Products و order details دارای ستون (فیلد) یکسان ProductID هستند , یک دستور Select بنویسید که تمام فیلدهایی از Products را نشان دهد که فیلد ProductID آن با ProductID جدول order details یکی باشد.؟ حل : Select pr.* From Products as pr , [order details] as od Where pr. ProductID = od. ProductID قابل به ذکر است که بیش از 90% از کارهایی که ما برروی جداول انجام می دهیم با select و ترکیبات آن انجام می شود. لذا بدست آوردن تبحر در نوشتن select ها می تواند شما را در تهیه برنامه ها یاری کند. 3- Min,max : بیشترین و کمترین مقدار فیلد را در بانک اطلاعاتی بدست می دهد. Select min (Quantity) from [Order Details] 4- Top n : تعداد n سطر اول بانک اطلاعاتی را برمی گرداند. Select top 5 * from [Order Details] 5 سطر اول بانک را برمی گرداند. نکته 3 : در حالت بالا اگر مقدار سطر 5 و 6 یکی باشد فقط سطر 5 جواب خواهد بود برای گریز از این حالت از شکل زیر در این دستور استفاده میکنیم : Select top n with ties * From table 5- Into Select * from table1 into table2 اطلاعات table1 را به table2 کپی میکند. البته table2 باید از قبل وجود نداشته باشد. این دستور خود table2 را میسازد. دستور select قویترین و کاربردی ترین دستور در sql است که خود ماهها نیازمند تمرین و آموزش است . برای اطلاعات بیشتر به books online خود Sql Server مراجع کنید. دستور Delete برای حذف اطلاعات از یک بانک اطلاعاتی استفاده میشود. شکل کلی دستور : Delete table1 Where شرط مثال : فرض کنید جدول authors موجود باشد و فیلد کلید آن au_id باشد. برای حذف 10 سطر اول این جدول از دستور زیر استفاده می کنیم : DELETE authors FROM (SELECT TOP 10 * FROM authors) AS t1 WHERE authors.au_id = t1.au_id دستور insert برای اضافه کردن اطلاعات به یک جدول از این دستور استفاده میشود. Insert into table1 (f1,f2,…) Values (v1,v2,…) که f1,f2 نام فیلدها و v1,v2 مقادیر آنها میباشد. البته میتوانید مقادیر را نتیجه یک select قرار داد. مثال : Insert into table1 Select top 10 From table2 مقدار 10 سطر اول را از table2 را در table1 درج میکند. البته باید تعداد فیلدها یکی باشد. در غیر اینصورت از values استفاده کنید.
دسته ها : آموزش Sql server
شنبه بیست و نهم 4 1387
X